فاطمه بانوفاطمه بانو، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره
معصومه نازممعصومه نازم، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره

فاطمه ،مسافر بهشت

تولد 4 ماهگیت دخترکم مبارک

سلام کوچولوی ما مهربونم تولدت مبارک                           دختر کوچولوی من امروز 4 ماهت تموم شد و از روزای قبل شیرین تر و ناز تر شدی . جوری که آدم دلش میخاد دولپی بخورتت. دخترکم روزهایی که با تو و معصومه میگذرونم از بهترین روزای زندگیمه . خسته میشم ولی لذت میبرم .خدایا شکرت باورم نمیشه به این سرعت 4 ماه گذشت با وجود این دو دسته گل شادی و شور تو خونمون موج میزنه. خدایا شکرت برای سلامتیشون برای آرامششون برای خنده هاشون برای گریه هاشون برای ناز کردنشون و.... مادر و پدری فقط لذت بردن نیست خدایا کمکمون...
28 دی 1393

اولین رستوران رفتن فاطمه

سلام گلکم امشب اولین شبیه که به همراه دو تا دختر نازم شام اومدیم بیرون . بابایی مهربون ما رو برد رستورانی که تخت داشته باشه تا شما راحت استراحت کنی ...دست شما درد نکنه بابایی اونجا یه خانومی بود که مثل اینکه سر کارگر آشپزخونه بود اومد شما رو بغل کرد و کلی راه برد ما هم شام خوردیم اما من دوست داشتم پیشم بودی از طرفی اون خانوم عاشق بچه بود دلم براش سوخت. خلاصه شب خوبی بود                           ...
11 دی 1393

مکیدن دست و لباس و پتو

سلام نازنینم فاطمه 3 ماه و 12 روزه :                                                    قبلا دستت رو مک میزدی اما چند روزه شدید شده اولا فکر میکردم گرسنته و سریع بهت شیر میدادم یا باهات بازی میکردم تا خابت ببره اما دو سه روزه وقتی شیر هم میخوری بلافاصله لبه آستینت رو با اون دستت نگه میداری و مک میزنی . پتو یا چادر هم روت میندازم تا بخابی سریع مک میزنی تا خابت ببره ...به بابایی میگم یاد ر...
10 دی 1393

تولد ریحانه خانوم

سلام عشقم امروز 5 دی عمه مرضیه برای ریحانه کوچولو تولد گرفته و ما هم دعوتیم . خیلی زحمت کشیدن شام هم تدارک دیدن ممنون عمه جونم. به معصومه که خیلی خوش گذشت و بازی کرد شما فسقلی مامان هم تو کریر خوابیده بودی و همه چز رو با اون چشمای نازت نظاره گر بوی...                               ...
5 دی 1393

سوراخ کردن گوش

سلام دختر خوشگلم فاطمه 3 ماه و 7 روزه ؛                                              امروز جمعه 5 دی صبح رفتیم خونه زنعموی مامانجون و گوشای نازتو سوراخ کردیم عزیز دلم اصلا گریه نکردی یه کم ناراحت شدی به خاطر کشیدن گوش و نگهداشتن سرت اما فکر نکنم دردی حس ورده باشی چون بی حس شده بود . خیلی بهتر از دستگاه بود چون هم تمیز تر بود هم سوراخش کوچکتره و هم مساوی در اوند تازه عفونت هم نکرد خداروشکر. معصومه عزیزم هم درد کش...
5 دی 1393

اولین یلدای دخترم

سلام عزیزم اولین یلدات مبارک کوچولو                                          امروز چهارشنبه 3 دی شب یلدا گرفتیم خونه مامانجون . چون شبای پیش شهادت امام رضا (ع) و رحلت پیامبر بود. خانواده خودمون و دایی مهرداد و علی هم بودن خیلی خوش گذشت و کلی خندیدیم. شب خوبی بود شما خانوم کوچولوی من هم رو پای زندایی فاطمه کیف کردی از اول تا آخرش. ...
3 دی 1393
1